محسن عظیمی

خرناسه‌های خاموش

خرناسه‌های خاموش
محسن عظیمی

چهل سال آزگار خانه‌اش چسبیده به اتوبانی‌ست که بیست‌وچهاری صدای ماشین‌ها چون امواجِ دریا، گاه خروشان و جوشان، گاه خموش و آرام به گوش می‌رسد.
بچه‌هاش براش خانه‌ای می‌گیرند در محله‌ای مسکوت، شب اول تا صبح خوابش نمی‌برد. دم‌دمای سحر خراناسه‌کشان می‌خوابد. اما تا چند روز هیچ خرناسه‌ای نمی‌کشد و بوی گندی تمام محله‌ی مسکوت را پر می‌کند.
 

محسن عظیمی

 

         

 
© Copyright. mohsenazimi