برای دهمین سالگردِ تولدِ مرگِ زندهیادِ دکتر ایرج زُهَری
مدرس، منتقد و پژوهشگر تئاتر، نمایشنامهنویس، مترجم و کارگردان
شعرخوانی، آواز و ساز: زندهیاد ایرج زُهَری
اینکه ایرج زهری یک تئاتری به تمام معنا بود ادعای پرت و پلایی نیست چرا که او از بازیگری گرفته تا کارگردانی؛ نمایشنامهنویسی، دراماتورژی، نقد و پژوهش تئاتر، تدریس تئاتر، برگردان نمایشنامههای بزرگ و بسیاری از کارهایی که به گونهای به تئاتر منتهی میشد دستی در آتش داشت.
واقعیت این است او هیچگاه به دنبال شهرت نبود و هر کاری از دستش برمیآمد برای تئاتر کرد و رفت.
اما در سالهای پایانی عمرش، نه اینکه از گامهایی که برداشته ناراضی باشد بلکه به دلایلی که هیچگاه برای نگارنده بازگو نکرد تمام صحبتش این بود که آقاجان فقط نمایشنامه بنویس که آقاجان فقط کارگردانی کن یا... که در آن زمینه به اوج برسی!
شاید سالها تجربه این را به او آموخته بود ولی با موشکافی همین فقطها شاید بتوان به نتایج دقیقتری در خصوص اینکه چرا او اینچنین مهجور ماند رسید.
هرچند این موضوع فقط یک روی سکهایست که نه دو رو بلکه هزاران روی گم و گور دارد. سکهای که با هر چرخشش در آسمان هنر که سقفش ناپیداست رویی پنهان از خود نشان میدهد.
در صحبتهای شفاهی مکتوبنشدهی نگارنده با ایشان در خیابانگردیهای بیپایان، ایرج زهری همواره تاکید داشت کسی که پا در عرصه هنر میگذارد حالا هر هنری باید از گالریهای نقاشی بازید کند. مجسمه ببیند. موسیقی گوش دهد و از کنسرتهای موسیقی غافل نباشد. تئاتر ببیند. سینما برود. شعر بخواند. داستان و رمان و نمایشنامه و... شاید این حرف تازهای نباشد اما در عمل بسیار سخت است.
در کتاب یادها و بودهایش تعریف میکند سال ۱۳۵۶ به دعوت بهرام بیضایی که مدیر گروه دانشکدهی هنرهای زیباست قرار میشود یک ترم سبکشناسی تئاتر تدریس کند. اما دانشجویان بعد از چند جلسه از او شکایت میکنند چون از آنها خواسته مثلا برای فهم بهتر سبکهای ادبی: رئالیسم (نوشتههای صادق هدایت)، ناتورئالیسم (عنتری که لوطیاش مرده بود صادق چوبک)، سمبولسم (هفت پیکر نظامی) بخوانند.
بیضای میگوید دانشجوها برای شناخت سبکهای ادبی استاد دارند. زهری میگوید نخواندهاند و سبکشناسی جدا از ادبیات نیست. بیضایی هم میگوید درست است اما آنها سرکار میروند. تئاتر کار میکنند. برخی خودشان گروه دارند. نمیتوانند تکالیف زیاد تو را انجام دهند.
زهری مینویسد دفاع بیضایی از دانشجویان دردناکتر از شکایت دانشجویان بود.