سوناتِ تنِ تو
برای همتن شدن با تنِ تو تکتکِ سازها را باید یاد بگیرم. باید «ابلیس» شوم تا نت به نتِ «سوناتِ فانتزی سرگردانِ»* گیسوانت را که گویی «شوبرت» خلقش کرده چون نسیمی آبستنِ یک بوسه به رقص آورم و «سوناتِ مهتاب»ِ** صورتت را بتهوونوار لابهلایِ انگشتانم -که فقط تنِ کلاویههایِ پیانو را لمس کرده- ملتمسانه لمس کنم و «سِرِنادِ شوبرت»*** را بخوانم برایت چون دلباختهای که زیرِ پنجرهیِ خانهیِ دلدارش میخواند «نازنینا نزدیک من آ. بیم مدار عزیزکم... دلبرا! مرا بشنو... لرزان به انتظارت نشستهام. بیا شادم کن!»**** و لبهایم را لببهلبِ لبهات لبالب کنم از بوسهای یکباره، پیوسته، ممتد و طولانی و تا لبِ گور گهوارهیِ تنت را بجویم.
* سوناتِ پیانویِ فانتزیِ سرگردان، یکی از سختترین کارهایِ فرانتس شوبِرت است برای پیانو. شوبِرت با اشاره به دشوار بودن این قطعه جایی گفته: "شیطان ممکنه بتونه این رو اجرا کنه!"
**سوناتِ پیانو شمارهیِ ۱۴ معروف به سوناتِ مهتاب اثرِ لودویگ فان بتهوون که در سال ۱۸۰۱ نوشته شده است.
***سِرِناد ِ شوبرت از پایه برای پیانو و سپس برایِ پیانو و آواز نوشته شد. سرنادها قطعاتِ عاشقانهای هستند که برای اجرایِ دلباخته زیر ِ پنجرهیِ خانهیِ دلدار نوشته میشدند.
****تکههایی از ترجمهیِ متنِ آلمانیِ آوازِ سِرِناد شوبرت
کانال تلگرامی محسن عظیمی
https://t.me/azimimohsen
وبگاه:
http://mohsenazimi.ir
اینستاگرام:
https://instagram.com/mohsenazimi.ir
فیسبوک:
https://m.facebook.com/azimy.mohsen
آپارات:
http://aparat.com/halimatida
ارتباط:
https://t.me/azimimohsen1