گذر
به جستوجویِ خودم، میگذرم. از هر چه که هست و نیست میگذرم. از کنارِ این همه جسدهایِ بیناموُنشان، از کوچهپسکوچههایِ این شهرِ ویران، از رویِ دستهایِ دودگرفته و پُر از ماشینِ این اتوبان، از لابهلایِ آدمهایِ خسته و خوابآلودهیِ به میلههایِ وسطِ این مترو آویزان، از تسبیهایِ دراز و پیشانیهایِ داغکردهیِ این ملتِ بهظاهر مسلمان، از تعابیرِ جهلآلودهِ جماعتی جماعزده از این طوفان، از دین و افسانه و فلسفه و منطق و این شکِ پنهانشده در دلِ این ایمان، میگذرم از هر چه که هست و نیست. از تو، اما نمیتوانم بگذرم. چشمانت میخم میکند رویِ تنت و گیسوانت دستانم را گره میزنند رویِ گونههایت و بوسهای طولانی لبانم را روی لبانت، لبانت را روی لبانم حکاکی میکند. فرو میروم در تنت که فرو رفته در تنم. گم میشوم در تو که گم میشوی در من و لایِ شکافِ سینههایت خودم را پیدا میکنم که تویی.
متن و صدا: محسن عظیمی
موزیکویدئو: هانیا رانی. آلبومِ f major
کانال تلگرامی محسن عظیمی
گزیده نوشتهها، نمایشنامهها و...
https://t.me/azimimohsen
وبگاه:
http://mohsenazimi.ir
اینستاگرام:
https://instagram.com/mohsenazimi.ir
فیسبوک:
https://m.facebook.com/azimy.mohsen
آپارات:
aparat.com/halimatida
ارتباط:
@azimimohsen1
محسن عظیمی