محسن عظیمی

از نمایشنامه‌یِ "همیشه همه‌چیز یه‌جور نیست". محسن عظیمی. نشر افراز. ۱۳۹۱

از نمایشنامه‌یِ "همیشه همه‌چیز یه‌جور نیست". محسن عظیمی. نشر افراز. ۱۳۹۱

زن: نمایش‌نامه‌یِ تازه‌س؟
مرد: هنوز نمی‌دونم.
زن: برام می‌خونیش؟
مرد: به‌دردِ خوندن نمی‌خوره.
زن: چرا باهاشون کار نمی‌کنی؟
مرد: با کی!؟
زن: با تئاترهای دیگه... مجله‌های دیگه... چه می‌‌دونم این‌همه نمایش داره اجرا می‌شه، مجله چاپ می‌شه. 
مرد: (با ناراحتی) پس هنوز حرفت اینه.
زن: نه نخواستم ناراحتت کنم... فقط گفتم شاید این‌جوری از این حال‌وهوا در بیای؟
مرد: (عصبی) چه‌جوری؟ کدوم حال و هوا؟
زن: اصلاً ولش کن بیا بریم غذا سرد می‌شه.

مرد سکوت می‌کند.

زن: (سعی دارد از دلش دربیاورد.) بیا بریم دیگه کلی زحمت کشیدم.
مرد: آخه من که شبا شام نمی‌خورم.
زن: خب باید بخوری تا بتونی بنویسی.
مرد: حتماً برای این مجله‌هایِ درپیت و تئاترهایِ مزخرف!
زن: نه، برای خودت، برای من.
مرد: (با تمسخر، نجواکنان) تو... من... تو به‌اضافه‌یُ من، مساوی با تُومَن...

کانال تلگرامی محسن عظیمی
گزیده‌ نوشته‌ها، نمایشنامه‌ها و...
https://t.me/azimimohsen

وب‌گاه: 
http://mohsenazimi.ir

اینستاگرام: 
https://instagram.com/mohsenazimi.ir
فیسبوک:
https://m.facebook.com/azimy.mohsen
آپارات:
aparat.com/halimatida
ارتباط:
@azimimohsen1

​​محسن عظیمی

​​

         

 
© Copyright. mohsenazimi