متروکه
تَرکت که کردم، تَرکم که کردی، متروکه شد تنم، متروکه شد تنت. ترکخورده و تکیده و تنیده لایِ تنِ توتهایِ نرسیدهای که به فرمانِ باد محکوم میشدند به لگدسار؛ زیرِ پایِ مسافرانی که دیگر هیچگاه هیچ بوسهای را حتی نامحسوس احساس نکردند؛ کنجِ ایستگاهِ شلوغی که متروکه شد.
صدا و متن: محسن عظیمی
ویدئو: اورسی/ Owersi
کانال تلگرامی محسن عظیمی
گزیده نوشتهها، نمایشنامهها و...
https://t.me/azimimohsen
وبگاه:
http://mohsenazimi.ir
اینستاگرام:
https://instagram.com/mohsenazimi.ir
فیسبوک:
https://m.facebook.com/azimy.mohsen
آپارات:
aparat.com/halimatida
ارتباط:
@azimimohsen1
محسن عظیمی