محسن عظیمی

عبور

تو کتابِ ممنوعه‌یِ دستانم در دستت، می‌خوانی مرا. من دفترِ پریش و آشفته‌یِ گیسوانت در دستم، تو را‌ می‌خوانم. 

تو ترانه‌ای یک‌بارمصرف، دعایی ماتم‌زده، شعری کپک‌آلوده و قصه‌ای سانسورشده که شلیک‌شده وسط سینه‌ام، می‌خوانی‌ مرا. من شعرِ سرخِ لبانت را ردیف می‌کنم در دستگاهِ بوسه‌ای طولانی روی لبانم.  

تو روی بومِ گردنت یک حلقه‌ی دارِ کلیشه‌ای و قلبی کلیشه‌ای‌تر که تیری خونین به دونیمش کرده روی قلبت می‌کشی. من سیگاری دیگر و دودش را حلقه می‌کنم دورِ حلقه‌ی دارت.

تو بومت را از دیوار آویز می‌کنی و دست می‌کشی رویِ حلقه‌‌ی دارِ کلیشه‌وارت. من خودم را کلیشه‌وار از آن به دار می‌کشم، وسطِ ذهنت و از چراغ قرمزِ تنت که گویی سبز نخواهد شد دیگر، عبور می‌کنم. 
 

کانال تلگرامی محسن عظیمی
گزیده‌ نوشته‌ها، نمایشنامه‌ها و...
https://t.me/azimimohsen

وب‌گاه: 
http://mohsenazimi.ir

اینستاگرام: 
https://instagram.com/mohsenazimi.ir
فیسبوک:
https://m.facebook.com/azimy.mohsen
آپارات:
aparat.com/halimatida
ارتباط:
@azimimohsen1

​​محسن عظیمی

​​​

         

 
© Copyright. mohsenazimi