تکهای از نمایشنامهی یک کلاغ، یک طوطی
: الان نه جنگلی هست/ نه شیری و پلنگی/ نه رودخونه، نه دریا/ نه ماهی و نهنگی/ درختا رو بریدن/ دریاها هم خشکیدن/ دیگه سبزی نمونده/ همه گلا رو چیدن/ آدما منظورمه!/ که دشمنن با همه/ که خیلی دل سیاهن/ همیشه سدِ راهن/ اگه بشیم معترض/ همه میشم منقرض!
: منقرض؟!
: آره دیگه همینه/ تا آدمایِ زورگو/ پاشون روی زمینه/ نمیذارن هیچکسی/ رویِ خوشی ببینه!
صدای شلیک چند گلوله
: برو برو دَر برو/ بجنب و تندتر برو/ دارن میآن اینوری/ بپر برو اونوری/ میگن که پشتِ این کوه/ هنوز یه دریاچه هست/ دور و برش سبزهزار/ مزرعه و باغچه هست.
صدای شلیک گلولهها بیشتر میشود.
کانال تلگرامی محسن عظیمی
گزیده نوشتهها، نمایشنامهها و...
https://t.me/azimimohsen
وبگاه:
http://mohsenazimi.ir
اینستاگرام:
https://instagram.com/mohsenazimi.ir
فیسبوک:
https://m.facebook.com/azimy.mohsen
آپارات:
aparat.com/halimatida
ارتباط:
@azimimohsen1
محسن عظیمی