تکهای از نمایشنامهیِ آجر
صحنهیِ صفر
سکوت. تاریکیِ مطلق. صدایِ عبورِ ماشینها از دور.
آنا: یادته همیشه میگفتی بیا فکر کنیم هیچ اتفاقی نیفتاده؟
آتا: دیگه نمی شه.
آنا: چرا نشه؟
آتا: آخه این یکی فرق میکنه.
آنا: چه فرقی؟
آتا: خیلی فرق میکنه.
آنا: اینم مثِ اتفاقای دیگه، مثِ من، تو، همه.
مکث
آتا: خوابم نمیبره.
آنا: منم. فکر میکنی فردا بتونیم یه خونه پیدا کنیم؟
آتا: نمیدونم.
مکث
آنا: راستی چرا اینجا پشه نداره؟
کانال تلگرامی محسن عظیمی
گزیده نوشتهها، نمایشنامهها و...
https://t.me/azimimohsen
وبگاه:
http://mohsenazimi.ir
اینستاگرام:
https://instagram.com/mohsenazimi.ir
فیسبوک:
https://m.facebook.com/azimy.mohsen
آپارات:
aparat.com/halimatida
ارتباط:
@azimimohsen1
محسن عظیمی