محسن عظیمی

درد

اولش درد فقط یک کلمه بود؛ آن‌هم با ته‌لهجه‌ی کُردی، وردِ زبانِ مادرم: «دردِ بی‌درمان بگیری هی!» این وقتی وردش می‌شد که از در و دیوار بالا می‌رفتم و وقتی در و دیوار دورِ سرم می‌چرخید و می‌افتادم، وردش عوض می‌شد: «دردِت بُخورَه روی سَرِم!» 

اما حالا نه می‌توانم از در و دیوار بالا بروم، نه در و دیوار می‌توانند دور سرم بچرخند و نه می‌توانم بیافتم و... درد هم فقط یک کلمه نیست؛ طولانی‌ترین رُمانِ دنیاست که انگار مادرم نوشته با همان ته‌لهجه‌ی کُردی.

کانال تلگرامی محسن عظیمی
گزیده‌ نوشته‌ها، نمایشنامه‌ها و...
https://t.me/azimimohsen

وب‌گاه: 
http://mohsenazimi.ir

اینستاگرام: 
https://instagram.com/mohsenazimi.ir
فیسبوک:
https://m.facebook.com/azimy.mohsen
آپارات:
aparat.com/halimatida
ارتباط:
@azimimohsen1

​​محسن عظیمی

​​​

         

 
© Copyright. mohsenazimi