تکهای از نمایشنامهی گنجشککاشیمشی
دختر: کافیه خاک، خاکِ بیخودی باشه؛ خاکی که سالهاست فقط به جای بارون، خون چکیده باشه روش، همهی بوتههاش از اون بوتههایی میشن که هر کی زیرش عمل بیاد تا چشم شو وا میکنه، میبینه جا و تَره و بوته نیست!
مرد: منظورت چیه؟
دختر: حالا توی این خاکی که از خونِ جون گرفته؛ اونکه از زیرِ بوتههاش عمل بیاد دختر باشه، فکر میکنی چه بلایی سرش میآد؟
مرد: ولی همهی دخترا بلا سرشون نمیآد!
دختر: بیبوته که باشه چرا میاد! یه دیکتاتور روی سرت باشه چرا میاد! چون پر از عقده میشی؛ عقدهی راحت حرف زدن! بیرون رفتن! بلند بلند خندیدن! بعد یا افسارت میافته دستِ یه دیکتاتور دیگه یا طغیان میکنی با شیکمِ گشنه و دلِ پُر میافتی به تورِ گربههای سیرِ بالاشهر!
کانال تلگرامی محسن عظیمی
گزیده نوشتهها، نمایشنامهها و...
https://t.me/azimimohsen
وبگاه:
http://mohsenazimi.ir
اینستاگرام:
https://instagram.com/mohsenazimi.ir
فیسبوک:
https://m.facebook.com/azimy.mohsen
آپارات:
aparat.com/halimatida
ارتباط:
@azimimohsen1
محسن عظیمی