تکهایاز نمایشنامهی من لیلیام تو لیلا
لیلا: من دوست دارم به جایی برسم که توی تموم دنیا وقتی کسی اسمم رو میشنوه نپرسه کیه. بعد یه داستان بنویسم که فیلم بشه، هر کی ببینه دیگه هیچوقت دروغ نگه.
لیلی: نمیشه خب! بعضیها مجبورن دروغ بگن.
لیلا: برای چی آخه. تو اگه مجبورت کنن حاضری با کس دیگهای به جز مهدی...
لیلی: اگه من دروغ نگم شکمم گشنه میمونه! میفهمی؟ تا الان شیکم گشنه خوابیدی؟ آره؟ تا الان مجبور بودی به جای غذا حسرت بخوری اونقدر حسرت بخوری که از زمون و زمین سیر بشی؟ (با بغض) خوش به حالت مهدی حداقل پشت میلهها یه غذای مفت و مجانی میدن شکمت سیر میشه.
لیلا: (متاثر) لیلا!
لیلی: (نگاهش میکند بعد از کمی مکث اشکش را پاک میکند) تو اولین نفری هستی که منو لیلا صدا میکنی!
از نمایشنامه درحالبازنویسیام؛
«من لیلیام تو لیلا»
کانال تلگرامی محسن عظیمی
گزیده نوشتهها، نمایشنامهها و...
https://t.me/azimimohsen
وبگاه:
http://mohsenazimi.ir
اینستاگرام:
https://instagram.com/mohsenazimi.ir
فیسبوک:
https://m.facebook.com/azimy.mohsen
آپارات:
aparat.com/halimatida
ارتباط:
@azimimohsen1
محسن عظیمی