محسن عظیمی

زنجیری

نه، تو خیابان نیستی؛ نمی‌توانی فقط یک پیکره باشی وسطِ یک میدان یا یک مجسمه یا نامِ یک سینما، پارک، یا... فقط می‌دانم هیچ‌وقت نبوده‌ای، نیستی، نمی‌توانی باشی تا وقتی اسیرِ این دم‌و‌بازدم و نافِ ذهنم زنجیری زمین.

محسن عظیمی

         

 
© Copyright. mohsenazimi