محسن عظیمی

کاغذ خط‌خطی

پُکی به سیگار، یه قُلُپ چایِ داغ، کاغذی خط‌خطی از خاطره‌ی هر روز و من که مچاله می‌شم وسطِ یه کاغذِ سفید، تهِ استکانِ خالیِ چای، مثِ ته‌سیگاری مونده، کنارِ یه تلفن که دیگه حتی یه تک‌زنگم نمی‌زنه؛ با این‌که چهل ساله ساعت از یکِ نصفه‌شبم گذشته.

محسن عظیمی

         

 
© Copyright. mohsenazimi