محسن عظیمی

پایان بازی

مرد یک‌سوی تخت‌خواب و زن سویی دیگر،
زل زده‌ بهم

هر کدام در ذهنشان با دیگری حرف می‌زنند.

زن: این بازی دیگه بی‌فایده‌س بهتره بخوابیم.
مرد: چرا دیگه هیچ‌کدوممون خنده‌‌مون نمی‌گیره؟
زن: اولین‌بار که این بازی رو کردیم یادته؟
مرد: چند ثانیه هم نگذشته بود با هم خندمون گرفت.
زن: هر دومون باختیم!
مرد: حالا انگار هر دومون دوست داریم ببریم.
زن: خنده‌م نمیاد.
مرد: خنده‌م نمیاد. ‌

مرد یک‌سوی تخت‌خواب و زن سویی دیگر،
می‌خوابند
زل زده به سقف

محسن عظیمی

         

 
© Copyright. mohsenazimi